شوخی مرگبار |
|
هاشم تعمیرکار خودرو های سنگین در یک نهاد زیر مجموعه شهرداری بود.کارهای تاسیساتی هم انجام میداد. در مجموع تو اون مرکز ازش به عنوان آچار فرانسه در هر زمینه ای استفاده میشد . بسیار پر انرژی وفعال بود.حدود 45 سال سن داشت وبا دو تا از همکارای دیگه که هم سن وسالش بودن عیاق بود.وقتی تو کشیکها بی کار بودن دایم تو سر وکله هم می زدن وبا هم شوخی می کردن. اون روز غروب هاشم با دوستاش کشیک بود ولی خیلی از کارهاش عقب مونده بود.سخت مشغول تعمیر خودرویی بود که تا فردا صبح باید آماده میشد.دوستاش هم تو قسمت آپاراتی مشغول تعویض تایر یه ماشین سنگین بودند.گاهی اوقات صدای خنده شان میامد. مدتی که گذشت یکی از انها هاشم را صدا زد تا برای جازدن چرخ به کمکشان برود.سکوت آنها به دنبال پچ پچهایشان ولبخند شیطنت امیزی که بر لب داشتن بوی توطئه می داد. ولی بیچاره هاشم متوجه هیچ کدام از اینها نشد.لنگان لنگان خودش را به انها رساند. با هم چرخ را جابجا کردند. درهمین حین یکی از انها به هاشم می گوید که خم شود و اچار را از زیر خودرو در اورد .هاشم درحال تقلا برای دراوردن ان بود که در چشم به هم زدنی دوست نابابش شیلنگ پمپ باد فشار قوی را به پشت شلوارش می چسباند و پمپ را روشن می کند. در کمال ناباوری فشار باد لباسش را به سرعت پاره می کند و وارد بدنش می شود.صدای فریاد جگر خراش هاشم تا چند خیابان انطرفتر رسید. دوستانش که ابتدا فکر می کردند هاشم دارد کولی بازی در میاورد با صدای بلند می خندیدند. اما با دیدن خونی که روی زمین جاری شده بود پی به اشتباه خودشان بردند. به سرعت هاشم را به بیمارستان رساندند و پس از مدت کوتاهی به اتاق عمل رفت. پارگی وسیع در روده بزرگ و روده کوچک داشت که جراح را مجبور کرد طی یه عمل جراحی طولانی مدت قسمتی از روده هایش را بردارد. حدود یک ماه بعد هاشم را دیدم.خیلی لاغر و نحیف بود.یک نفر باید زیر بغلش را می گرفت و جابجایش می کرد .با جراحی سر روده بزرگ را از شکم بیرون اورده بودند و به کیسه ای وصل کرده بودند.حرفی برای گفتن نداشت. همه چیز واضح بود.بیچاره قصد شکایت کردن نداشت. اما وقتی از عهده هزینه های کمرشکن پزشکی بر نیامد مجبور شد از طریق مراجع قضایی پی گیر موضوع شود. البته تا چند ماه دیگر پزشکان کیسه کولستومی را بر می دارند و شرایط تا حدی برای هاشم عادی می شود ولی آیا چند ثانیه خندیدن ارزش تحمیل چنین درد ورنجی را دارد.
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:شوخی مرگبار,غفلت,ازار دادن,پزشکان,اتاق عمل,بیچاره,بی خانمان,قصه های شبانه,زمین بی عدل,روده بزرگ,اچار,جراحی یکنواخت,مرگ,شوخی,جوک مرگ,حریم عشق, |
|
|
|
صداقت در مقابل خیانــــــــــــــــت |
|
آری از پشت کوه آمده ام...چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کردبرای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسممی گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ! javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
شنبه 28 بهمن 1391برچسب:خیانت,امانت,عشق,سادگی,کوه,عکس,حریم عشق,گوسفند,گرگ,2012,عشق و عاشقی,شعر,متن,دکلمه,محبت,حیوان,انسان,روح,ادم,330,الودگی,حافظ,سعدی,, |
|
|
|
بودنت را دوست دارم |
|
بودنت را دوســــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم.... وقتی مـــــــــــــــرا ...دربر میگیری .... و به آغوشــــــــــــت ســــــفت... مرا می فشـــــــــــــــاری... وادارم مــــــــــی کنی که... به هیچ کس فکر نـــــــــــــــــــــکنم .... جز تـــــــــــــــــــــــــو....!

javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:دوست,بودن,هستی,عشق,مقام من,هیچ کس,2012,حریم عشق,فکر,محبت,بغل,اغوش,دوست داشتن,عشق ورزیدن,فشردن,من,تو,حریم عشق,داستنا,2012,, |
|
|
|
داستان کوتاه و اموزنده (نحوه تحصیل) |
|
یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.
روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و
یک کاردستی هم درست کردیم.
پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟ پسر گفت: نه
روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفسمان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به کتابخانه رفتیم و به ما یاد دادند که از کتاب های آنجا چطور استفاده کنیم.
بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود. از آنجایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند به پسرش گفت:
پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم.
بنابراین پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت. دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده. گفتند مریض است. دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند. بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند.
وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت. بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا اینقدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد:
ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم.javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:تحصیل در استرالیا,خارج,داستان کوتاه,عاشقانه,حریم عشق, پدر,مدرسه,فیزیک ,شیمی,تدریس معلم,مریض شدن,2012,330,, |
|
|
|
دل فریبی |
|
مو به مو دام فریب دل دانای منی پای تا سر پی تسخیر سراپای منی من همان روز که چشمان تو دیدم گفتم که ز مژگان سیه فتنهی فردای منی
می خورم زهر به شیرینی شکر تا تو بت شیرین دهن و شوخ و شکرخای منی من و شور تو که از سلسلهی زلف بلند همه جا سلسله دار دل شیدای منی گفتم از عشق تو رسوای جهانم تا چند گفت رسوای منی تا به تماشای منی
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
|
|
دل تنگی |
|
دل تنگ شــــــدم از شبــی که بی دیدن رخسار او
و بی شنیدن کلام زیبایــش سر به بالیـــــن گذارم
چشمانم خیس اشک، بغضم سد راه نفسم می شوند
نه جرئت جستجوی احوالش دارم نه بی خیال شــــدن
از دل تنگی که همش بهانه ی دیدن او را میکند
{سید بنیامین}
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:دست نوشته,عشق,دل تنگی,صدا محبت,بغض,گلوی سنگین,دل سنگی,بهانه گیری,عشق و محبت,حریم عشق,دیدن یار,بالین عشق,اشک خون,2012,, |
|
|
|
درد و دل دخترونه .... |
|
پياده از کنارت گذشتم ، گفتي :
” قيمتت چنده خوشگله ؟
” سواره از کنارت گذشتم گفتي : ” برو... پشت ماشين لباسشويي بنشين !“
در صف نان ، نوبتم را گرفتي چون صدايت بلندتر بود
در صف فروشگاه نوبتم را گرفتي چون قدت بلندتر بود
زيرباران منتظر تاکسي بودم
، مرا هل دادي و خودت سوار شدي
در تاکسي خودت را به خواب زدي تا سر هر پيچ وزنت را بيندازي روي من
در اتوبوس خودت را به خواب زدي تا مجبور نشوي جايت را به من تعارف کني
در سينما نيکي کريمي موقع زايمان فرياد کشيد و تو پشت سر من بلند گفتي : ”زهرمار !“

javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
ادامه مطلب |
چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:حقوق گم شده,حق دختر,پایمال شدن حق,حق را بده,دختر گم شده,خوشگل,حریم عشق,حرف های ناگفته,زن,دختر, حق و حق دار,دختران,زنان,قانون,کتک زدن,, |
|
|
|
انســــــــــــــــــــــــان |
|
انســــــــــــــــــان بزرگ نیست ،جز به وسیله فکرش.
شریف نیــــــــــــست، جز به واسطه ی احساساتش
و
قابل احترام نیست
جز به سبب اعمال نیـــــکشjavahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:انسان,ادم,حریم,عشق,قفس,اعمال,دلگیری,2012,330,, |
|
|
|
به یاد مردم زلزله زده {دست خـــــــط} |
|
شبهای پائیزی و زمستان
مردم شراب به دست می جهند همچو اهو در کوهستان
ناگهان زمین لرزید در جنوب خراسان
نمکی دیگر پاشید بر زخم مردم ایران
چو التیام نیافته بود زخمهای مردم آذربایجان
شبهایی همراه برف و بوران
مردم عاری از سکنه می خزند در چادران
من و تو هستیم برایشان هموطن، ای ملت ایران
فرقی ندارد ایرانــی، مسیحی باشد یا مسلمان
کمر همت بندیم همه با هم رویم یاریشان
تا که آباد و خرم شود سرزمین پارسیان
نوشته شده 91/9/17 امضا{سید بنیامین}
به یاد مردم زلزله زده
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
جمعه 17 آذر 1391برچسب:زلزله,اذربایجان,بی خانمانی,سرمای سخت,چادر بارانی,هم دردی,بارانسوزناک,حریم عشق,ملت ایران,ایران من,همیاری,کمک,2012,, |
|
|
|
تنها (دست خـــط) |
|
امروز
هوای ابری و پائیزی
کوچه خلوت ست و خالی
هوای دلچسب و دونفری
تنها قدم زنــــــــان با عشق خیالی
گلوی بغض آلــــود،چشمان از اشک خالی
زیر پایم خش خش برگ درختان پائیزی
نفسم گرفت از بی هم نفسی
ای انکه در اسمانی ،تو خدایی
من که هیچ ولی برس به فریاد کسی
آنان که دارند معرفت و دوستـــــــــــــــی
نوشته شده91/9/16 امضا {سید بنیامین}
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
جمعه 17 آذر 1391برچسب:دل نوشته,نفس,حریم,پائیز,غم پائیزی,عشق خیالی, هوای دو نفره, اشک ,چشمان,بغض و کنیه,محبت,خش خش ,بوسه,اسمان,2012,, |
|
|
|
آرزو دارم.... |
|
آرزو دارم خورشید رهایت نکند
غـــــــــــــــــــــــــــــــــم صدایت نکند
ظلمت شام سیاهت نکنـــــــــــــــــــد
و تو را از دل آن کس که در فکر توست جدانکند javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:ارزو,غم,غصه,فراغت,هجران, فکر,عشق,حریم عشق,2012,33,, |
|
|
|
پنج قانون برای بهتر زندگی کردن |
|

javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:5راه زدندگی,خوب زندگی کردن,زیستن در ,زندگی سبز,قانون زندگی,حریم عشق,2012,ازار,دوست,مثبت,, |
|
|
|
ღ مکالمه دختر وپسرღ |
|
پسر : الو گلابی؟
دختر : سلام کثافت
بعد هردو از ته دل میخندن 
پسر : خوبی کج و کوله ی من
دختر : به توچه عشقم خوبم تو خوبی
...پسر : خــــــــر نفهم حالتو میپرسم میگی به تو چه؟ شیطونه میگه بزم شل و پلش کنم ها
دختر : گفتم که خوبم الاغ تو خوبی 
پسر: فدای خنده هات شم که مثل شتر میخندی نفسم
دختر : مـــــــــرگ شتر خودتی روانی
پسر : دلم واست تنگ شده بود آشغال دوست داشتنی
دختر : منم
پسر : خوب دیگه بسه خیلی باهات حرف زدم پر رو شدی
دختر : کوفتت شه باهات حرف زدم
پسر: مواظب خانمی الاغ من باش
دختر : چشم اقای بی ادب
پسر : دوست دارم دیوونه
دختر منم دوست دارم آقاهه
و بعد خداحافظی ....حتی تا چند لحظه بعد از این که تماسشون تموم میشه خنده رو لب هردوشونه ....
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:عشق,دوستی,محبت,پسر,دختر,روابط عاشقانه, دیونه, دختر پرو ,پسر بی ادب,2012,330, دوست داشتن,, |
|
|
|
برای شما همیچن چیزی اتفاق افتاده؟؟؟ |
|
روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را دوستانم را، مذهبم را زندگی ام را !
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب او مرا شگفت زده كرد.
او گفت : آیادرخت سرخس و بامبو را می بینی؟
پاسخ دادم : بلی.

فرمود : هنگامی كه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم. دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نكردم. در دومین سال سرخسها بیشتر رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع امید نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول كشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند. ریشه هایی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می كردند.
خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ساختی؟ من در تمامی این مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبو ها را رها نكردم.
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نكن و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می كنی و قد می كشی!
از او پرسیدم : من چقدر قد می كشم.
در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می كند؟
جواب دادم : هر چقدر كه بتواند.
گفت : تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:من و خدا, درخت,گیاه,خستگی,مقایسه,حریم عشق, خدا,زیبایی,مشکل,سرخس,رها,دلیل,من,2012,330,دوست داشتن,رهایی,, |
|
|
|
مورچـــــــه عاشق |
|

روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد...
تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
اُدعُوا اللهَ وَ اَنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که
خداوند دعا را از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:عشق,حریم عشق,مورچه عاشق,همت ,عشق و مورچه,330,سلیمان ومورچه, پشت کار,راه رسیدن به عشق,محبوب, وصال عشق,کوه,پیامبر,, |
|
|
|
ღکسی سوالی نداره؟ღ |
|

با تشکر از آناهیتا
از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید
از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریهای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است.
هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پیدرپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!
این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب میبردند.
هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که...
برم پای تخته زنگ میخورد.
هر صفحهای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من میپرسید.
این بود که سال سوم، چهارم دبیرستان که بودم، معلمم که من را نابغه میدانست منو فرستاد المپیاد ریاضی!
تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یکی از ورقهها بی اسم بود، منم گفتم اسممو یادم رفته بنویسم!
بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز یک ترم نگذشته بود که توی راهروی دانشگاه یه دسته عینک پیدا کردم،
اومدم بشکنمش که خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این که دسته عینکش رو پیدا کرده
بودم حسابی تشکر کرد و گفت: نیازی به صاف کردنش نیست زحمت نکشید این شد که هر وقت
چیزی از زمین برمیداشتم، یهو جلوم سبز می شد و از این که گمشدهاش را پیدا کرده بودم حسابی تشکر می کرد.
بعدا توی دانشگاه پیچید: دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجیاش شده، تازه فهمیدم که اون دختر کیه و اون ناجی کیه!
یک روز که برای روز معلم برای یکی از استادام گل برده بودم یکی از بچهها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بیرون،
منم سرک کشیدم ببینم کجاست که دیدم افتاده تو بغل اون دختره!
خلاصه این شد ماجری خواستگاری ما
و الان هم استاد شمام! کسی سوالی نداره!؟
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:کسی سوالی نداره,blackloves,حریم عشق,2012,موفقیت,دسته گل,عشق,محبت,بغل دختره,المپیاد ریاضی,دکتر,330,من ,photo,, |
|
|
|
ღزن زیبـــــــــا ღ |
|

یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوقالعاده زیبا است ازدواج کرد.
اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه میخوردند، آنها از هم جدا شدند.
طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهرهای بسیار معمولی است.
اما به نظر میرسد که دوستم بیشتر و عمیقتر از گذشته عاشق همسرش است.
عدهای آدم فضول در اطراف از او میپرسند:...
فکر نمیکنی همسر قبلیات خوشگلتر بود؟
دوستم با قاطعیت به آنها جواب میدهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم میرسید.
اما هسمر کنونیام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.
وقتی این حرف را میزند، دوستانش میخندند و میگویند : کاملا متوجه شدیم...
میگویند :
زنها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمیشوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر میرسند.
بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند؛
سگها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمیکنند.
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید.
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.
زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است ...
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|
چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:زن زیبا ,دختر ,حریم عشق,عاشقانه,blackloves,2012,عشق,محبت,دلبستگی,خوش سلیقه,خوشگل ,دوست داشتنی , |
|
|
|
|
تبادل
لینک هوشمند

برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ღღ حريـــــم عشق
و آدرس
www.blackloves.LoxBlog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
.:
Weblog
Themes By www.NazTarin.Com
:.
|